فیلسوف

موریس مترلینگ

فیلسوف

موریس مترلینگ

دیباچه

متاسفانه اکثر هموطنان ما زمانی که اسم فلسفه را می شنوند، به یاد مطالب بسیار در هم و پیچیده ای می افتند که فهم و درک آن بسیار مشکل است و طبیعتاً یکی از دلایلی که مردم کمتر به سمت مطالعه ی کتب فلسفی می روند نیز همین موضوع است.

البته به نظر بنده،این طرز تفکر، دو دلیل عمده دارد:

اول آنکه فلسفه، بحثی است کاملاً عقلی و بر این اساس فردی که می خواهد مطالب فلسفی را مطالعه کند، طبعاً مجبور است که مقداری روی مطلبی که می خواند تفکر و تأمل کند که البته این کار (در حین راحتی) برای بعضی از افراد، کاری بغرنج و دشوار است.

دومین علت نامفهوم بودن مطالب فلسفی را می توان شیوه ی نادرست نگارش و یا ترجمه ی کتب فلسفی دانست. اکثر نویسندگان ایرانی (چه در دوران گذشته و چه معاصر)، زمانی که دست به تالیف یک کتاب عرفانی و فلسفی می زنند، از عبارات و لغاتی استفاده می کنند که فهم آن، به جز برای عده ی معدود، برای اکثر مردم، غیر ممکن است و عمده لغاتی که در این کتاب ها به چشم می خورد،الفاظ و عبارات عربی است. به عنوان مثال به متن زیر توجه کنید:

«شک نیست که مفهوم هستی عرضی اگر بر ذات اقدس مجهول الکنه به حمل عرضی یا به قول شما ذاتی عرضی در باب برهان حمل شود لازم نکرده است که از این حمل به قسمی سنخیت بین مفهوم و مصداق پیدا شود که مفاهیم ذهنیه به مثل مفهوم انسانیت نسبت به ذات انسان از صفات ذاتیه الهی بگردد چنانچه شک نیست که مفهوم متعجب و ضاحک بر مصداق انسان به حمل عرضی حمل شود.»

هر چند نویسنده ی کتابی که سطور بالا از آن انتخاب شده، بی شک یکی از بهترین عارفان و فیلسوفان دوره ی معاصر ما می باشند، که هم اکنون نیز در تهران سکونت دارند، اما متاسفانه از علم و سواد ایشان، به همان دلیلی که در بالا توضیح دادم، افراد معدودی می توانند بهره ببرند.

راه حل چیست؟ دو راه وجود دارد. اول اینکه ما هم آنقدر در مجالس درسی عرفا و فیلسوفان شرکت کنیم و در این باب به مطالعه و تحقیق بپردازیم تا روزی فرا برسد که بتوانیم از عهده ی فهم کتب فلسفی و تفسیر نوشته های آن برآییم! راه دوم اینکه کتابهایی را برای مطالعه انتخاب کنیم که نگارش آنها به صورت روان و عامیانه و قابل فهم صورت گرفته باشد.

مسلماً راه حل دوم از بسیاری از جهات ارجح است.

مختصری در باره موریس مترلینگ:

احتمالاً همه ی شما فیلسوف شهیر فرانسوی، «موریس مترلینگ» را می شناسید و یا حداقل نام او را شنیده اید.مطالبی را که مترلینگ در آثار خود به آنها می پردازد،مطالبی بکر و تازه نیست و خیلی از فیلسوفان دوران گذشته نیز به آنها پرداخته اند اما تفاوتی که آثار مترلینگ را، با آثار سایر نویسندگان عرفانی،متمایز می کند، سبک نگارش شیوای او است به طوری که این مرد بزرگ، برجسته ترین و غامض ترین مباحث حکمت را در قالب الفاظ ساده می ریزد و عالی ترین مسائل فلسفی را طوری عامیانه بیان می کند که انسان همین قدر که سواد خواندن داشته باشد، آن مطالب را می فهمد.

خلاصه اینکه هنر بزرگ و اصلی مترلینگ در این است که فلسفه (حکمت) را در دسترس عموم گذاشت و این علم غامض و عالی را طوری ساده و عادی از اصطلاحات ثقیل کرد که همه می توانند آن را بفهمند. با این وصف نمی توان انکار کرد که یک قسم از افکار او مخصوص خود اوست و دیگران قبل از وی نگفته اند.

در این وبلاگ دست چینی از نوشته های مترلینگ از کتاب های: دنیای دیگر (یا صحنه ی ستارگان)، زنبور عسل، مورچگان و کتاب راز بزرگ، به ترجمه ی آقای ذبیح الله منصوری، و همچنین کتاب های: رستاخیز، ساعت شنی، مرگ و کتاب میزبان ناشناس، به ترجمه ی آقای فرامرز برزگر، استفاده خواهیم کرد به این امید که خوانندگان عزیز را بیش از پیش به خواندن کتابهای فلسفی ترغیب نماییم.

و من الله توفیق

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدتقی فیضی جمعه 22 مهر‌ماه سال 1401 ساعت 10:49 ب.ظ

نوشته های این وبلاگ کلا کپی شده از مقدمه مترجم کتاب دنیای دیگر موریس مترلینگ (ذبیح الله منصوری) است و خوب بود برای رعایت قوانین کپی رایت به این موضوع اشاره ای می شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد